راه های تشخیص دروغ
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش امدید امیدواریم رضایت شما رو جلب کنم لططططططططططططططفا همه صفحات رو ببینید-----------
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 112
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 152
بازدید کل : 53216
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


دريافت كد بازی آنلاين تصادفی

آینده سازان ایران
آشنایی با موانع پیشرفت ایران اسلامی




خیلی خوبه که آدم بتونه راست و دروغو از هم تشخیص بده. از اون بهتر اینه که بتونه وقتی داره با یه نفر حرف می­زنه که اتفاقاً برای آدم مهمه، بفهمه که داره راست می­گه یا دروغ. یا کجای حرفاش راسته و کجاش دروغ! روان شناسان برای این مسأله چندتا راهکار پیدا کردن. خیلی سخت نیست، البته باید حس ششم­تون هم خوب باشه!

یک

بيشتر دروغگوها اگر احساس كنند مشتشان دارد باز مي­شود، بحث را عوض مي­كنند و اگر علاوه بر مهارت دروغگويي، سر سوزن ذوقي هم داشته باشند، براي اين كار از در شوخي و خنده وارد مي­شوند. اگر هم شما خودتان زحمت عوض كردن بحث را بكشيد كه چه بهتر. آن­ها استقبال مي­كنند. امتحان كنيد. وقتي طرف دارد روي موضع خودش اصرار مي­كند كه: نه، من دارم راست مي گويم، تو اشتباه مي­كني و... براي مدت كوتاهي، بدون اين كه تكليف بحث اصلي را معلوم كنيد، بهانه­اي بتراشيد و خودتان بحث را عوض كنيد. اگر او همپاي شما بيايد و از اين تغيير استقبال كند، بدانيد كه احتمالا كفة ترازويش دارد به نفع دروغگويي سنگيني مي­كند.

دو

بيشتر آدم ها موقع دروغگويي­هاي چهره به چهره، از ارتباط چشمي فرار مي­كنند. ملاكتان را بگيريد نيمي از مدت مكالمه. يعني اگر مدت زمان ارتباط چشمي او با شما كمتر از 50 درصد مدت زمان مكالمه بود، مشكوك شويد. اما گاهي ممكن است مثلا از بيست دقيقه مكالمه بين شما و طرف، او فقط دو سه دقيقه اش را دروغ بگويد و شما هم فقط به صحت و سقم حرف­هاي او در همان دو سه دقيقه مشكوك باشيد. در چنين حالتي، بهتر است معيارتان اين باشد كه: آيا در همان دو سه دقيقة مشكوك، ارتباط چشمي داشت يا نه؟ دروغگوها معمولا اين ارتباط را در لحظة دروغگويي از دست مي­دهند. آدم بايد دروغگوي قهاري باشد كه برّ و برّ توي چشم طرف مقابل نگاه كند و دروغ بگويد. بعضي­ها هستند.

سه

گاهي تغيير لحن يا تغيير تن صدا معيار خوبي است. بيشتر دروغگوها وقتي به بخش دروغين حرف­هايشان مي­رسند، لحنشان عوض مي­شود، مِن و مِن مي­كنند، سينه صاف مي­كنند يا مي­گردند دنبال كلماتي از اين دست: راستش، آخه، مي­دوني؟، خب، ببين، چه جوري بگم؟ و...

طبيعتا تبصره­اش هم اين است كه اين كلمات، تكيه كلام آن بنده خدا نباشند.

چهار

وقتي داريد به حرف­هاي طرف مقابل گوش مي­دهيد، به زبان بدن او دقت كنيد: بيش از حد با دست­هايش بازي مي­كند؟ تكان دادن پاهايش در حالت نشسته، افراطي است؟ دستش را مدام به سمت سر و صورت خود مي­برد و سرش يا پشت گوشش را مرتب مي­خاراند؟ بيش از حد پلك مي­زند؟ رنگش پريده يا سرخ شده يا... ؟ وقتي روبه­روي هم بر روي يك ميز نشسته ايد و او دارد حرف مي­زند، آيا به طور ناخودآگاه فاصلة بين شما و خودش را با كتاب و روزنامه و ساير چيزهاي روي ميز، پر مي­كند؟ همة اين ها مي­تواند سرنخ خوبي باشد براي اين كه حدس بزنيد او دارد دروغ مي­گويد (مشروط بر اين كه رفتار غالب او را بشناسيد و مطمئن باشيد كه اين­ها جزو خصوصيات طبيعي او نيست، مثلا تيك عصبي ندارد يا خجالتي نيست يا مسأله خاصي موجب نگراني او نشده و...)
پنج

شنيده­ايد كه مي­گويند دروغگو كم حافظه است؟ بعضي اوقات، همين نكته كار مي­كند. اگر به حرف­هاي يك دروغگو دقت كنيد، به زودي خواهيد ديد كه يك جاي كار مي­لنگد. مثلا ضد و نقيض حرف مي­زند يا حرف­هاي قبلي­اش را از بيخ و بن انكار مي­كند و...

ضمنا بعضي دروغگوها حس طنزشان فوق العاده است و گه گاه از اين استعداد خدادادشان استفاده مي­كنند تا تشنج فضا را (به ويژه در همين مواقع ضد و نقيض گويي و امثالهم) از بين ببرند و مسير بحث را به سمتي بكشانند كه دلشان مي­خواهد.

شش

دروغگوها اگر حس كنند شما در راست و دروغ حرف­هايشان ترديد داريد، خيلي سريع و خيلي شديد مي­روند توي لاك دفاعي؛ آن قدر شديد كه ممكن است ديگر با شما حرف نزنند و ديگر به هيچ سؤالتان جواب ندهند و اصلا خودتان را هم متهم كنند به دروغگويي.

تبصره اش هم طبيعتا اين است كه واقعا خودتان دروغگو نباشيد، لااقل در آن قضية مورد بحثتان.
هفت

بيشتر دروغگوها در همان لحظاتي كه ارتباط چشمي­شان را با شما قطع مي­كنند، معمولا حركات اضافي خاصي انجام مي­دهند؛ حركاتي نظير خاراندن سر با يك انگشت، خاراندن پشت گوش به همين ترتيب و... گاهي هم دستشان را به سمت صورتشان مي­برند و گونه­شان را لمس مي­كنند و يا روي بيني شان دست مي­كشند.

به هر حال، آن چه مي­تواند سرنخ خوبي باشد، حركت دادن دست به سمت سر و صورت يا گردن است (و نه مثلا به سمت قفسة سينه يا شكم) و باز هم تبصره اش اين است كه شخص، اين حركات را در حالت طبيعي و به صورت دائمي انجام ندهد.

هشت

در حالت طبيعي، بين حرفي كه مي­زنيم و حالتي كه در چهره­مان ايجاد مي­شود، تناسبي وجود دارد و بر شكل گيري اين تناسب نيز زمان بندي خاصي حاكم است. در اغلب دروغگوها اما اين زمان بندي، مختل است. تغيير حالت­هاي هيجاني كه در چهرة فرد دروغگو ايجاد مي­شود، معمولا ديرتر از زمان معمول بروز مي­كند، بيشتر از حد معمول طول مي­كشد و به يكباره ناپديد مي­شود، نه آرام آرام. در بيشتر موارد، زمان بندي طبيعي بين بيان عبارت دروغ و تغيير حالت چهره (متناسب با آن عبارت) وجود ندارد. مثلا فرد دارد هديه­اي را از شما مي­گيرد و مي­گويد: واقعا خوشحالم كردي، من نمي­دانم چطور از تو تشكر كنم. اما هنوز هيچ تغيير چهره­اي به وجود نيامده و موقعي كه كادو باز مي­شود، تازه خنده به چهره­اش مي­آيد (و البته خندة طبيعي را بايد بتوانيد از خندة ساختگي تشخيص بدهيد).
نه

دروغگوها گاهي در ابراز احساساتشان دروغ مي­گويند. مثلا مي­خندند اما خنده شان ساختگي است، گريه مي­كنند اما گريه­شان واقعي نيست و خودشان را غمگين نشان مي­دهند اما غمي در دل ندارند. در تغيير چهره­هاي ساختگي، معمولا فقط عضلات اطراف دهان تكان مي­خورند اما در تغيير چهرة طبيعي (ناشي از يك حس دروني) ساير اجزاي صورت نيز درگير مي­شوند. مثلا در يك خندة طبيعي، تمام صورت با خنده درگير مي­شود: گونه ها، چانه و لب ها حركت مي­كنند، عضلات پيشاني جمع مي­شود و حتي زير چشم ها چين مي­افتد كه اين مورد اخير تقريبا در هيچ خندة ساختگي ديده نمي­شود.

ده

بازجوها معتقدند بيشتر آنهايي كه دروغ مي­گويند، براي پاسخ گفتن به سؤالات شما از كلمات خودتان استفاده مي­كنند، نه از كلمات خودشان. مثلا اگر از او بپرسيد: تو ديشب آن جا بودي؟ او به يك نه رضايت نمي­دهد. ترجيح مي­دهد با حالتي حق به جانب، سؤال شما را به خودتان برگرداند: من آن جا بودم؟ يا اين كه يك جواب مفصل و البته با استفاده از كلمات خودتان: نه، من ديشب آن جا نبودم. كي گفته من آن جا بودم؟ آن ها بيشترشان استفاده از زبان تلويحي و غير مستقيم را به استفاده از عبارات صريح و مستقيم ترجيح مي­دهند. مثلا به جاي اين كه قاطعانه بگويند بله يا خير ، ترجيح مي­دهند بگويند: من قبلا هم به اين سؤال تو جواب داده ام يا مگر قبلا به اين سؤالت جواب نداده ام؟

یازده

شايد باورتان نشود، اما بعضي­ها وقتي مي­خواهند دروغ بگويند نوع گفتارشان عوض مي­شود. مثلا طرف تا همين چند لحظة پيش، داشته شما را مفرد خطاب مي­كرده و خودماني حرف مي­زده اما ناگهان لحنش احترام آميز مي­شود و جمع، خطابتان مي­كند كه: بنده قبلا هم به شما گفته بودم كه اهل اين كارها نيستم. نگفته بودم؟

دوازده

دروغگوهاي حرفه­اي معمولا زياد حرف مي­زنند و به ذكر جزئيات بي­اهميت مي­پردازند تا رد يك دروغ بزرگ و مهم را در لابه لاي حرف­هاي ريز و بي­اهميت گم كنند. روان شناسان معتقدند بيشتر دروغگوها از سكوت يا وقفه­هايي كه در خلال يك گفت وگو پيش مي­آيد، خوششان نمي­آيد و به همين خاطر، اغلبشان سعي مي­كنند اين خلاها را با كلمات شتاب زده شان به سرعت پر كنند.

 چشم ها به صدا درمي آيند

مطالعة حركات ريز چشم­ها خيلي چيزها را نشان مي­دهد، از جمله اين كه كمك­مان مي­كند ميزان احتمال راست و دروغِ حرف­هاي يك شخص را حدس بزنيم. اين حرف را اولين بار ريچارد بندلر به زباني علمي و مدون عنوان كرد. او معتقد بود كه با تقسيم بندي حركات ريز چشم ها و احتمالات رفتاري خاصي كه براي هر حركت چشمي وجود دارد، مي­توانيم با ضريب اطمينان بالايي حدس بزنيم حرف­هايي كه مي­شنويم، راست است يا دروغ.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







جمعه 22 دی 1391برچسب:, :: 22:37 ::  نويسنده : مهدی